ویداویدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

تولدتمام زندگیم

دومین اتلیه رفتن ویدای من

عزیزم خانومم امروز 93/10/06 است وعصر ساعت 7 بابابایی بردیمت اتلیه گلرخ تا واسه دومین سال تولدت ازت عکس بگیریم خانومی که ازت عکس گرفت خیلی خوش برخورد بود ولی جنابعالی اصلا نمی ذاشتی ازت عکس بگیره ای شیطون بالاخره باهر زحمتی شد چندتا عکس ازت گرفت منم 7 تا عکس 16/21 انتخاب کردم قرارشد این 7تا عکسو بذاره رو شاسی متالیک 50/70 واسه 11 دی هم گفت اماده میشه اا دی که تحویل گرفتیم چقدر زیبا شده بود الهی که من قربونت برم نفسم              ...
17 دی 1393

دومین ارایشگاه رفتن ویداجونی

سلام عشقم سلام جونم امروز 93/10/04 است ظهر که من از سرکاراومدم شما با مامان بزرگ خونه عمه مژگان بودی یک ارایشگر خانوم اومده بود خونه عمه وموهای مامان بزرگ داشت کوتاه میکرد شما داشتی نگاه میکردی من بهت گفتم ببین مامان بزرگ چقدر خوشگل شده شما هم تشویق شدی رفتی بغل مامان بزرگ خانوم موهاتو واسه دومین بار کوتاه کرد چقدر دخمل خوبی بودی اصلا تکون نخوردی وقتی تموم شد یه قرص ماه شده بودی الهی  که من فدات بشم خانوم گلی          ...
17 دی 1393

شب یلدا 93

دخترگلم امروز 30 اذر93 است وسب چله همگی خونه مامان اصدقی دعوت بودیمهمه بودند عمه عمو مجید عمواحسان خاله صدیق ایمان احسان خاله عطیه با بچه هاش دایی علی رونیکا شایلین خیلی بهمون خوش گذشت دست مامان اصدقی هم درد نکنه انشا اله همیشه سایشون رو سرهمه باشه که هرسال مارو دور هم جمع میکنن شما خانوم گلم خیلی بهت خوش گذشت کلی با بچه ها بازی کردی انشا اله همیشه بخندی وشاد باشی مامان جون       ...
30 آذر 1393

23ماهگی ویداجون

دنیای من ویدای من امروز ۹۳/۹/۱۶است وشماخانوم گلی ۲۳ماهه شده هرروز که میگذره خانوم وخانومتر میشی وعزیز وعزیزتر دیگه شیرین شدی وباشیرین کاریات وجمله گفتنای زیبات به خونمون رنگ وبوی دیگه دادی الهی که همیشه بخندی وشاد وسالم باشی الهی که من فذات بشم نازنینم   ...
23 آذر 1393

22ماهگی ویداجونم

ای زیباترین ترانه هستی بدان که وجودت برایم ارمفان خوبی ها وزیبایی هاست وتوان شبنم عشقی کع با امدنت به روزگارم رنگ. مهر ووفا بخشیدی  ویدای من این روزها طنین صدای زیبا دلنشین ودخترانه پر از نازت فضای خونه مارا عطراگین کرده است لحظات با تو یودن اژعمرمان حساب نمی شود جملات و حرفهای اشتباهی تو زیباترین ودرست ترین کلماتند   ویدا ۱۶دندونی من از اعماق وجودم دوستت دارمن ودیوونه وار عاشقتم   ...
24 آبان 1393

ویدادرپیتزا 2/1

عشق من سلام امروز 93/8/08 است ومن تو بابایی باخاله فریبا وعمو فرامرز رفتیم پیتزا2/1 عمو فرامرز می خواست شیرینی ماشیی که خریده بود بده الحمدلله اونجا بهت خیلی خوش گذشت زست های مختلفی واسه عکس گرفتن گرفتی الهی که من قربونت بشم گلم    ...
13 آبان 1393

تولدمهتاب ومهیارجون

دردونه مامانی سلام امروز جمعه ۹۳/۸/۲است وتولدمهتاب ومهیاردعوت بودیم خوشبختانه وخداروشکر دخمل خوبی بپدی وبهت خوش گذشت کلی با شایلین جونم بازی کردی امیرعلی کوچولوهم بود باهاش بازی کردی وقتی مهتاب جون داشت شمع روی کیکشو فوت میکردکلی جیغ زدی اهنگ تولد تولد میخوندی شعر گنجشکک اشی مشی بلدی به خودت میگی ویداخانوم بارون میادشرشربلدی یه روز اقا خرگوشه بلدی ماشاله باهوش مامان الهی که من فدات بشم نفسم درکل تو تولد بهت الحمدلله خوش گذشت ان شا اله همیشه به شادی باشی مامان جونم     ...
8 آبان 1393

عروسی سحرجون

امروز ۹۳/۷/۲۲است وعروسی سحرجون هتل پردیسان دعوت بودیم اونجا همش بغلم بودی ولی بهت بازم خوش گذشت عزیز دلم   ...
25 مهر 1393

دومین سفر ویدا جون

 امروز ۹۳/۷/۱۷است عصر باخاله فریبا ساعت ۴:۳۰راه افتادیم سمت قاین از مشهد تا نزدیکیای گناباد خوشبختانه خواب بودی بعد که بیدارشدی یه خورده بدقلق شده بودی اما بعدش خوب شدی ساعت ۸:۳۰رسیدیم قاین چقدر مامانی وبابابزرگ با اومدنت خوشحال شدن تا روز دوشنبه که عیدغدیر بود یعنی ۹۳/۷/۲۱قاین بودیم عصرعیدغدیر برگشتیم مشهد خیلی بهت خوش گذشت خداروشکرنفسم   ...
25 مهر 1393

دومین سفر ویدا جون

امروز ۹۳/۷/۱۷است عصر باخاله فریبا ساعت ۴:۳۰راه افتادیم سمت قاین از مشهد تا نزدیکیای گناباد خوشبختانه خواب بودی بعد که بیدارشدی یه خورده بدقلق شده بودی اما بعدش خوب شدی ساعت ۸:۳۰رسیدیم قاین چقدر مامانی وبابابزرگ با اومدنت خوشحال شدن تا روز دوشنبه که عیدغدیر بود یعنی ۹۳/۷/۲۱قاین بودیم عصرعیدغدیر برگشتیم مشهد   ...
25 مهر 1393