امروز 5شنبه 94.10.10 است ظهر که من از سرکار اومدم یهویی بدحال شدی وتب کردی وخیلی بیقرار وبداخلاق شدی همش روپا بودی با استامینوفن تبت رو کنترل می کردم هر 4 ساعت بهت میدادم شبش تولد ملینا بود توهتل ابان تو اصلا دوست نداشتی بیای تا اینکه عمو ممدرضا اومد دنبال من تا من تنها برم تا او فهمیدی عمو اومده بلند شدی وگفتی منم میام اونجا همه بودند خوشبختانه بد حال زیاد نبودی وبهت خوش گذشت خدارو شکر خدای بزرگم عاشقتم که هیچ وقت تنهام نمیذاری ازت میخوام همیشه ویدامو سلامت نگه داری امین ...
امروز 94.10.06 است وساعت 2بردیمت مطب دکتر شاه فرهت دکتر معاینت کرد بهت پارافین ومبندازول داد گفت پارافینو باید3ماه بخوری الهی من فدات شم عزیزم شب خیلی بی قرار بودی وسوزش داشتی از اونجا بردمت خونه مامانی بابا رفت سرکار با بابابزرگ ومامانی بردیمت ارایشگاه مجتبی موهاتو کوتاه کردیم چقدر ناز شدی مثل پسرا شدی الهی قربون این دخمل نازگلم بشم ...
امروز ۹۴/۱۰/۰۳است چون خیلی دل درد بودی شب بردمت فاتق تا خانم دکتر واست سونوگرافی بنویسه خانم دکتر اکاتی شیفت بودتورودید گفت مشکلی نداری ولی به من گفت دخترت چقدر ظریف وریزه الهی که من فدات شم ...
گلم عشقم امروز ۹۴/۰۹/۲۶است وزیارت امام رضا به همراه مامانی نصیبت شد امام رضا عزیز ویدای من امده به پابوست نگاهش کن خوش به حال رواق ها درها ودیوارهایی که از نفس مهمانانت پر میگیرند وبه ضریح پاکت می رسند یا ضامن اهو این روزها دختزم یبوست شده وبه قول خودش دل درد شدید دارد کمکش کن سلامتیش برگردد تا تک گلم اذیت نشود اقا جون تورا به جان جوادت قسم می دهم که هیچ وقت مریض نشود وهمیشه مراقبش باشی وسالم باشد امین السلام العلیک یا علی ابن موسی الرضا ...