تحولی جدید وبزرگ درزندگی ویداجونم (امدن فریده خانم برای باراول)
نازنینم دختر گلم از اول خرداد95 به علت عوض شدن شیفت بابا به صبح ونبودن مامانی وباتوجه به اتفاقات قبلی مامان بزرگت به فریده خانم گفته بود که بیاد پیش تو وشما نازنینو نگه داره
الهی بمیرم روز اول که مامان بزرگت بود ولی روز دوم صبح بیدار شدی وکلی گریه کردی که مامان نرو سرکار
الهی بمیرم که مامان کارمندی داری باور کن اون روز خیلی به من سخت گذشت خیلی کلافه بودم ولی چاره چی بود
مامان جونم خواهش میکنم منو بابت این کارا کارمند بودنم ببخش
مطمین باش وتصمیم گرفتم خیلی جدی زمانی که خونه هستم ثانیه ای ازت دور نباشم چون خیلی دوست دارم تو همه دنیای منی
از خدای بزرگ می خوام که هیچ وقت مریض نشی وخودت مراقبت باشه الهی امین
در ضمن توی خرداد فقط 2 هفته اول یعنی فقط 11 روز فریده خانم اومد از16 بابا خوشبختانه عصرکارشد خداروشکر
11 روز درخرداد95
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی