نانازم زیبایم روزهای پایانی سال 92است وداره بهارازراه میرسه وهمه چی نووتازه میشه امروز 28 اسفند 92است ساعت 6صبح شماخانم کوچولو بامن وبابایی ومامان بزرگ وخانواده عمه مژگان راه افتادیم سمت بیرجند اول راه اروم بودی ولیبعدش تاتربت نق نق کردی توراه تابت دادیم ولی اصلا فایده ای نداشت مجبورشدیم عمه ومهیاربیان توماشین ماباتوبازی کنن بعدش یه کم خوابیدی گنابادوایستادیم بیدارشدی بعدازکمی استراحت راه افتادیم دوباره توراه شروع به نق نق کردی رسیدیم قاین رفتیم خونه عمه صغری اونجاتاتی تاتی کردی بعدازاستراحت راه افتادیم سمت بیرجند توراه یه نیم ساعتی خوابیدی وقتی بیدار شدی دوباره شروع کردی به بیقراری ساعت 4رسیدیم بیرجند خونه خاله صدیق بعدازکمی ب...