16ماهگی ویداجون
عزیزم امروز16اردیبهشت 93 است وشماسوگلی 16ماهت تموم شدببین نازنینم چقدرماههازودمیگذره تواین ماه شماکلمات جدیدی یادگرفتی خیلی نازمیگی باباوحید عسل عزیز بهت میگم عشق مامان کیه میگی من خوشگل خوشگلاکیه میگی من بده و........
شیطونترشدی طبق معمول بدغذا وکم غذا میبرمت پارک امامانی هم صبحها تورومیبره پارک هرکی شماروتوپارک میبینه میگه چه دخمل کوچولو ظریف ونازی دارین
هربچه همسن وسالت روکه توپارک میبینیم ازتودرشتر وبزرکتره
خلاصه اینکه وزن نگرفتی من خیلی خیلی غصه شمارومیخورم بارها وبارها ازخداخواستم ولی نمیدونم چرا جوابمونمیده
روزجمعه 26 اردیبهشت بود که ازصبح تاشب هیچی نخوردی ومن هم خیلی ناراحت وعصبانی شدم یه کوچولودعوات کردم امابعدش ازعذاب وجدان داشتم می مردم کلی گریه کردم زارزدم وهمش ازت عذرخواهی میکردم عزیزم مامانو ببخش
چراخوب غذانمیخوری اخه که بزرگ شی خانوم خانومابشی ای خدای مهربون التماست میکنم ویدامو درپناه خودت حفظ کن خوش اشتهاش کن ممنونتم خداجونم
16ماهگیت مبارک عزیزدلم