سرماخوردگی ویداجون

نازنینم فرشته کوچولوی مامانی امروزدوشنبه 5/12/92است ظهرکه ازسرکاربرگشتم مامان بزرگ گفت ازصبح دوسه بارسرفه کردی عصردیدم سرفه هات زیادترشد خانومی یه تب خفیف هم داشتی واسه همینم بردیمت پیش دکترفرسادبیقرارشده بودی واست دیفن هیدرامین دادقطره استامینوفن هر4ساعت یک سی سی ازیترومایسین وقطره بینی  اخرشب تبت خیلی زیادشد که من زنگ زدم مامان جون که شب خونه مابخوابه ماهم تاصبح پاشویت کردیم من سه شنبه تآخرهفته هم نرفتم سرکار روزبعد همش تب میکردی سرفه هات شروع شده بود کلا بی اشتها شده بودی هیچی نمی خوردی داروهاتم باهزاربدبختی بهت میدادیم شبها خیلی بیقراربودی اصلا خواب نداشتی روز چهارشنبه هم همینطوری بودی روزپنجشنبه گوش دردم شدی مرتب ابریزش بینی داشتی که ظهرش دوباره بردیمت مطب دکتر شاه فرهت گفت یک عفونت ویروسیه  بهت شربت سرماخوردگی کودکان وشربت سالبوتامل داد گفت شیاف واست بذارم من درطول مدت تبت 6 شیاف استامینوفن واست گذاشتم گفت تب جمعه قطع میشه رفتگی صداشنبه وسرفه هاوابریزش بینی دوشنبه که امیدوارم همینطوری باشه وطولانی ترنشه من 5روزم بهت روزی یکبار ازیترومایسین دادم الهی واست مامانی بمیره ازخدا خواستم امام رضا روجون جوادش قسم دادم که تو تک گل زندگیمو هیچ وقت دیگه مریض نکنه وهمیشه سلامت نگهت داره وخداپشت پناهت باشه الهی امین  رضمن مامانی شما دخترگلم ازدوشنبه ظهر تاشنبه شب هبچی نخوردی کاملا بی اشتها بودی اب شدی مامانم الهی بمیرم ان شا اله که دوباره خیلی خوش اشتها بشی وخوب غذا بخوری به خدا التماس کردم که کاری کنه شما نازگلم خوب غذابخوری تابه سلامتی بزرگ بشی ان شا اله  فدات بشم دنیای من