تب وسرماخوردگی ویدا جون
همه دنیای من امروز 14/8/98 است در ادامه سرماخوردگی من شما هم چون خیلی ضعیفی از من گرفتی وشب خیلی تب کردی صبح 15 ابان بابا وحید بردت کلینیک سلامت نمیدونم این بار چرا اینقدر چشمات قرمز شده بود بهت شربت استامینوفن وکتو تیفن میدادم الهی من فدای تو بشم که اینقدر زود زود مریض میشی همه وجود من از خدا میخوام که همیشه مراقبت باشه وهیچ وقت دیگه مریض نشی وهمیشه سالم باشی
الهی امین
دوست دارم نفسم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی