برای دخترم وانتقالی مامان فهیمه
عزیزم فرزندم
من مادرت هستم
من با عشق با اختیار با اگاهی تمام پذیرفته ام که مادرت باشم تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست میداردودربرابرخواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزندودر اغوشش میگیرد
من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد
من یک مادرم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را
تا بیا موزم پنهان کردن درد پشت همه حجم سکوتی که گاه از خودگذشتگی نامیده میشود
تا بدانم یک لبخند کودکانه ات میتواند معجزه زندگی دوباره ام باشد
من نه بهشت می خواهم نه اسمان ونه زمین
بهشت من زمین من وزندگیم نفس های ارام کودکی توست.
که در اغوشم رویای پروانه ارزوهایت رامیبینی
هیچ روزی به من تعلق ندارد همه روزها ساعتها وثانیه های من تویی
من دست کودکیت رامیگیرم تا به فردای انسانیت برسانم که این رسالت من است
هیچ منتی از من بر تو وارد نیست
دوستت دارم بینهایت دخترم
این خوش خبری رابه تو بدهم که بالا خره مامان فهیمه بعد از ۷ سال در تاریخ ۹۴/۵/۱ منتقل مشهد شد
واقعا بهت تبریگ میگم وخیلی خوشحالم که زمان بیشتری از روزم را میتوانم در کنارت باشم
من به خاطر بودن با تو جونم را نیز میدهم عاشقتم