ویداویدا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

تولدتمام زندگیم

تب کردن دخترم

1394/6/13 0:53
نویسنده : مامانی
161 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزتر از جانم امروز۹۴/۵/۱۰ است

وعصر شما خوابیدی وقتی بیدار شدی لپات یه گوله اتیش بود از تب بالا

سریع واست یک شیاف گذاشتم وبعد پاشویت کردم

بابات عصر کار بود خیلی ترسیدم

از شدت بی حالی خیلی بیقرا ر بودی

صبر کردم بابا ت اومد بردیمت درمانگاه چمران

دکتر گفت سرماخوردگیه بهت شربت استامینوفن سیتریزین داد

 وچون گفت گلوت التهاب داره شربت ازیترومایسین داد

  به غیر از ازیترو بقیه داروهاتو شروع کر دم

هر ۴ساعت واست شیافم می ذاشتم

زنگ زدم مامانی هم شب بیاد

ساعت ۳:۳۰شب از شدت تب بالا لرزگرفته بودی

از شدت ترسیدن من و مامانی رفتیم دنبال عمت بردیمت کلینیک سلامت  

دکتر بازم گفت سرماخوردگیه همون داروهارو اذامه دادم

خوشبختا نه ان زساعت ۱۲روز بعد تبت قطع شد

اما روز ۹۵/۵/۱۲ بذنت ریخت بیرون بیشتر لز همه کشاله ران وباسنت که به عقیده خودم ودکتر شایسته ودکتر رضایی ابله مرغون گرفنه بودی

بعد از سه چهار روز دونه هاتم خوشبختانه رو به بهبودی رفتند

اللهی من فدات شم واز خدا می خوام که همیشه سالم باشی وهیچ وقت مریض نشی دختر گلم امین

 

پسندها (1)

نظرات (0)