ویداویدا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

تولدتمام زندگیم

چهارمین ارایشگاه نفسم

دخملم نازنینم امروز ۹۴/۲/۲۲است وشما برای بار چهارم موهاتو کوتاه کردی ساعت ۱۲ظهر با مامانی رفتی ارایشگاه لاله طلایی پیش خانم شیردل چقدر زیبا شدی گلم اخه موهات بد جور بلند شده بپود ونمی ذاشتی گیره یا تل بزنم به موهات الهی من قربونت برم گلم ای کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگیم نقاشی روی دیوار بود ای کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم تبسمی تلخ بر لب داشته باشم  می خواهم برگردم به روزهای کودکی ان زمانها که تنها قهرمان پدر بود عشق تنها در اغوش مادر خلاصه میشد بالاترین نقطه زمین شانه های پدر بود ای کاش کودک بودم      ...
22 ارديبهشت 1394

29 ماهگی ویداجونی

دخترم ناز گلم زیباترین چشم انداز تندیس نگاه توست وقشنگترین لحظه لحظه روییدن توست به یمن امدنت هزاران ستاره در اسمان دلم خندید تنها برای تو که اولین واخرین حکایت بی انتهای دوستی هستی هزاران شاخه گل مریم رادر زادروز تولدت تقدیمت می کنم  بینهایت دوستت دارم تولد 29ماهگیت مبارک       ...
18 ارديبهشت 1394

روزبابایی

پدرعزیزم ای تمام زندکی وهستی ام عشق را باتو تجربه کردم وبدان مروارید زیبای عشقت در صدف سرخ قلبم جای داردبهترینم به پای همه خوبیهایت برایت خوب بودن  خوب ماندن وخوب دیدن را ارزو می کنم به اندازه تمام لحظه های زیستنم دوستت دارم امیدوارم شمع وجودت روشن وزندگیت همیشه سبز باشد مهربانم روزت مبارک . بابایی دیوونه وار دوست دارم   ...
13 ارديبهشت 1394

روز مامانی

مامان جونم در ستایش دنیای پر مهرت ترانه ای از اخلاص خواهم سرود وگلدسته ای از مهر برگردنت خواهم اویخت دنیای کودکی ام سرشار از طنین دل انگیز توست تمام خاطرات کودکی ام را خط به خط با نام تو نوشته ام وهمیشه تو را می ستایم روزت مبارک دوست دارم هوارتا   ...
10 ارديبهشت 1394

روزعلوم ازمایشگاهی مبارک

مامان عزیزم  ان هنگام که مثبت ومنفی تو دنیایی رازیرورو میکند ان هنگام که حق لمس سلولها فقط از ان توست وتویی نظاره گر عظمت خدا درون میکروسکوپ هستی ای ارزشمند روزت مبارک سی فروردین سالروز بزرگداشت حکیم جرجانی وروز ازمایشگاه مبارک مامانی دوست دارم   ...
10 ارديبهشت 1394

27 ماهگی ویداجونم

دنیای من ویدای من امروز 94/01/16است ونفس من شد 27 ماهه الهی که من قربونت برم عشقم تو این روزا من یه کم بی حوصله بودم اخه یک  مسله ذ هن منو بد جور درگیر  کرده بود  سه هفته باهاش درگیر بودم امیدوارم به خوبی وخوشی تموم بشه امین اخه به خداقول دادم  توکل به خدا بگذریم  شما نفس 27 ماهه من یه پارچه خانوم شدی روز به روز  که میگذره عزیز وعزیزتر میشه عاشقتم دوست دارم  هوارتا    ...
9 ارديبهشت 1394

سفر دوم خانوم گلی به فریمان

عزیز دلم سوگلی من امروز 94/01/10 است با باباوحید ومامانی وبابابزرگ  برای بار دوم شما رو بردیم فریمان من اون روز مر خصی بودم ولی واسه  کارای وام رفتیم صندوق ثامن الایمه توراه رفت بی حوصله شده بودی ولی در بر گشت دخمل خوبی بودی الهی همیشه سالم باشی فدات بشم نازم ...
9 ارديبهشت 1394
1